شب دوم محرم ۱۴۴۶

چکیده بیانات حجت الاسلام شحیطاط + گزارش تصویری
شب دوم محرم الحرام ۱۴۴۵
مسجد امام موسی بن جعفر(ع) اهواز

🔺وقتی جنگی پیش می‌آید باید حق و باطل را در نظر گرفت.
جبهه مقابل امام حسین (ع) مسلمان بودند که از کل جامعه مسلمان ۷۲ نفر به امام پیوستند که از این جمع، ۱۲ نفر از بنی هاشم بودند و ۱۲ نفر هم از غلامان.
باید تفکر کرد که چرا بعضی ها به امام حسین (ع) نرسیدند و بعضی ها رسیدند ولی دوام نیاوردند.
حتی بودند کسانی که در لشکر عمر بن سعد بودند و حب حسین بن علی(ع) را داشتند.

🔻اگر عاشورایی پیش بیاید، چه قولی به امام میدهم؟! نه اینکه خدایی ناکرده مقابل امام باشم، از کجا پیداست جزء چند هزار نفر بی تفاوت نباشم؟!
خطر کسی که باور دارد در مسیر درست قرار گرفته به مراتب بیشتر از کسی است که در مسیر غلط در حال حرکت است چراکه ممکن است روزی پشیمان شود.

🔺جوانی بود در کربلا که زمانه امام صادق (ع) را در کهن سالی درک کرد.
روزی نزد امام رسید و پرسید: من حب جد شما را داشتم اما در سپاه عمر بن سعد بودم ولی نه شمشیری زده نه سنگی پرتاب کردم، نه توهینی به ایشان و اهل بین‌شان کرده ام.
آیا ظلمی به جد شما کرده ام؟
امام گفتند: به اندازه یک نفر به سیاهه‌ی لشکر دشمن اضافه کردی

🔻آیا اگر از لشکر دشمن ۱۰ نفر باقی می‌ماند باز هم با امام حسین (ع) رو در رو می‌شدی ؟
لذا یک رای تو هم تاثیر دارد، برای اینکه شیطان بزرگ به یک رأی ندادن تو دل خوش کرده است. عبدالله یازده ساله، ۷۱ نفرِ سید الشهدا را ۷۲ نفر کرد و چند لحظه شهادت سید الشهدا را به عقب انداخت.

🔺کسی بود که حب امام حسین (ع) را داشت و با ابن زیاد به سمت کوفه راه افتاد. در مسیر متوجه شد که دارد به مقابله با امام می رود، به بهانه کسالت در مسير ايستاد و گفت شما برويد و من می آیم (می خواست هم این سو را حفظ کند و هم آن سو) بارها به بهانه ی بیماری تلاش به برگشتن داشت اما ابن زیاد می گفت : بدون تو نمی شود برویم و منتظرت می مانیم. وقتی زمان امتحانت فرا رسیده باشد هر چه کنی باز باید امتحان خود را باز دهی و نمی شود بخاطر یک رو دربایستی سردو راهی ماند.

🔻بحث عدد و عده نیست بحث تشخیص وظیفه است. حضرت زینب (س): هرکس عمل صالح انجام بدهد و برای خدا بفرستد، خدا برایش بهترین مصلحت ها را نازل می کنند.

🔺یک نفر هم بین هزاران نفر باشی، نگاه امام زمان (عج) به تو است که چگونه وظیفه ات را انجام می‌دهی، ببین امام
زمان (عج) چه برایت مقدر کرده است.

🔻یک نفر مانند من اگر در روز عاشورا بود
با خودش میگفت: همه خانواده ام شهید شده اند چرا بروم و خطبه بخوانم؟
حضرت زینب (س) و امام زین العابدین (ع) به دور دست ها فکر می کردند.

🔺امام زین العابدین (ع) به یک نفر گفت چرا مقابل امام حسین (ع) ایستاده‌ای ؟
امام برایش دلایل آورد که امام بر حق است و قانع شد، در حال حاضر نسل همان یک نفر میلیونها تفکر ناب شده است.

🔻شما باید وظیفه خودت را انجام بدهی حضرت زینب برای خدا خالصانه کار کرد و نتیجه داد
🔺کسی بود که در روز عاشورا ، خلخال از پای دختران می دزدید. دختری از او پرسید چرا گریه میکنی؟
گفت : چون میدانم از دختران پیغمبر (ص) دزدی میکنم
گفت :پس چرا این کار را میکنی؟
پاسخ داد : اگر من ندزدم ممکن است دیگر بدزدد.
🔻پس مسئله بصیرت هم نیست، او میدانست ولی دزدی می‌کرد. گاهی ولی جامعه خود را فدا میکند تا دیگران سود ببرند. باید امام حسین زمانه را جا انداخت و ظرفیت جامعه الهی را بیشتر کرد.

🔺یزید ابن مسعود خطاب به امام حسین(ع): من طایفه ام را لشکر کرده‌ام، برای کمک به شما.
امام نامه را خواند و چهره اش شاد شد.
یزید ابن مسعود به قائله نرسید، شهید نشد اما کار خودش را انجام داد.
باید به وظیفه خود عمل کرد کار به اینکه چه میشود نداشته باشید.

🔻خدا بعضی اوقات ظرفیت رو طور دیگری ترسیم میکند تا بتونی جهاد تبیین کلی و انتخاب درستی داشته باشی.
حضرت زینب در جایی که تعقیب نمازشان لعن علی علیه السلام بود روضه بر پا کرد و محب علی علیه السلام ساخت .

🔺 در سفر بودیم راننده ظاهر خوبی نداشت، نماز صبح شد ، فکر می کردیم اهل نماز نباشد ولی جلو رفتم و در گوش راننده گفتم وقت نماز است.
جواب داد: خدا خیرت بده داشت یادم میرفت. راننده ایستاد و حدود بیست نفر پیاده شدند و نماز خواندند. این جماعت منتظر تلنگری بودند تا جبهه شوند در راه اسلام.

(برای مشاهده تصاویر بر روی آنها کلیک نمایید)